ادامه روش های جهت یابی |
حال اگر آنرا روی یک چوبپنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوبپنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوبپنبههایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطبنما عمل میکند، و سر سوزن رو به شمال میچرخد. برای اینکه سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکرهی شمالی زمین- آن سمت قطبنما که تقریبا رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آنها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین میتوانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.
روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آنرا حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلا سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطبنمای ما کار میکند؛ یعنی میله آنقدر میچرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد.
مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی میشود.
به دلیل کشش سطحی آب، میتوان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلا میتوان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی میماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابلحل در آب چرب کنید (مثلا با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسانتر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب میشود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.
فیلم ساخت قطبنمای شناور را در این سایت میتوانید ببینید.
جهتیابی با نشانههای طبیعی
هرگونهای از درختان برشها و خصوصیات خاصّ خود را دارد. باد و آفتاب بر درختان تأثیر میگذارند و این سرنخی است برای محاسبه جهت شمال-جنوب.
این روشها خیلی قابل اطمینان نیستند. مثلاً «باد غالب» ممکن است حالت عادی را به طور قابلملاحظهای تغییر دهد و باعث تغییر و انحراف آن شود. همچنین در جنگلهای انبوه -به دلیل عدم نفوذ و رسوخ آفتاب درون آنها- برخی روشها کارا نخواهند بود. اگر از علامتهای طبیعی استفاده میکنید، برای تصمیمگیری، باید هر چند تا علامت مختلف را که میتوانید پیدا کنید.
بسیاری از روشهای زیر بر اساس آفتاب هستند: در نیمکرهی شمالی زمین، جهت رو به جنوب در معرض آفتاب بیشتری است. تابش خورشید رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
1- جهتیابی با خزهها و گلسنگها: سمت شمالی درختان و تختهسنگها، گلسنگها و خزههای بیشتری دارد؛ چرا که نمناکتر و مرطوبتر از سمت جنوبی آنهاست.
خزه در جایی رشد میکند که دارای سایه و آب زیادی باشد؛ محلهای خنک و نمناک. تنهی درختان در سمت شمالی سایه و رطوبت بیشتری دارد، و در نتیجه خزهها معمولا بیشتر در این سمت میرویند.
این روش همیشه نتیجهی درست به ما نمیدهد. 1) هرچند سمت شمالی در سایهی بیشتری است، ولی لزوماً رطوبت سمت شمال بیشتر نیست؛ و برای رشد خزهها رطوبت مهمتر از سایه است(جایی که رطوبت در آنجا بیشتر ماندگار است). 2) گاه ممکن است درختان و پوشش گیاهی مجاور طرف دیگر درخت را هم سایه کند. 3) در یک اقلیم بارانی(جنگلها و بیشههای مرطوب) ممکن است همه طرف درخت نمناک باشد(یعنی خزه دور برخی درختان در همهطرف رشد کرده؛ البته معمولاً در جهت جنوب بیشتر رشد کردهاست). 4) ممکن است باد مانع رشد خزه در طرف شمالی درخت شود. 5) در مناطق خشک هم که اصلاً خزهای وجود ندارد!
ضمناً در نظر داشته باشید که معمولاً خزه در جهت نور آفتاب(جنوب) خرمایی رنگ است و در مکانهای سایه و مرطوب سبز یا طوسی رنگ. 2- جهتیابی با درختان: از آنجا که سمت شمالی درختان در معرض آفتاب کمتری است، درختان در این سمتشان شاخوبرگ کمتری دارند.
به دلیل آنکه آفتاب بیشتر از سمت جنوب میتابد، درختان جنوب بهتر و بیشتر رشد میکنند. وجود درختانی مانند صنوبر سیاه و سفید، راش، بلوط، درختان آزاد، شاه بلوط هندی، افرا نروژی و درخت اقاقیا صحت این مسئله را ثابت میکند. این درختها در جنوب بیشتر دیده میشوند.
پوست درختان قدیمی در سمت رو به آفتاب(جنوب) معمولاً نازکتر است.
پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل، جهت شمال را به ما نشان میدهد؛ سمت پوسیده شمال است.
به خاطر نوع تابش خورشید، شاخههای جنوبی اکثر درختان افقیتر و شاخههای شمالی عمودیترند.
در کوههای سنگی، کاجهای انحناپذیر در شیب جنوبی، و صنوبرهای انگلمان در شیب شمالی میرویند.
معمولاً درختان برگ ریز در شیبهای جنوبی تپهها میرویند و سراشیبهای شمالی همیشه سبز است.
زمینِ اطراف ریشهی درختان، به سمت جنوب سستتر و توخالیتر از قسمت شمالی است. پس زمین به سمت شمال سفتتر بوده و به خشکی زمین جنوبی نیست.
رشد پوشش گیاهی در سمت جنوبی تپهها بیشتر از سمت شمالی خواهد بود.
3- جهتیابی با تنهی درختان بریدهشده: اگر مقطع درخت بریدهشدهاى را نگاه کنید، تعدادى دایرهی هم مرکز را مشاهده خواهید کرد، که هر یک از آنها نشان یک سال عمر درخت میباشد. درختى که بطور دائم آفتاب به تنهاش بتابد، دایرههاى نشاندهنده عمر آن درخت در یک سمت به هم نزدیکتر شده و در سمت دیگر از هم دور خواهند بود. سمتی که فاصله خطوط حلقههای سنی درخت به هم نزدیکتر باشد سمت شمال را مشخص میکند، و سمتی که خطوط حلقههای سنی از هم فاصلهی بیشتری داشته باشد سمت جنوب را نشان میدهد؛ به علت تابش زیاد آفتاب و رشد شدیدتر آن.
4- جهتیابی به کمک گلها و گیاهان: گیاهان، و گلهای درختان تمایل دارند رو به آفتاب قرار بگیرند؛ یعنی جنوب یا شرق.
برخی گیاهان برای جهتیابی اشتهار یافتهاند. مثلاً در امریکا گُلی وجود دارد که همیشه جهتگیری شمالی-جنوبی دارد (رشد برگهایش به سمت خط شمال- جنوب است) و آن را «گیاه قطبنما(یا Compass Plant)» و یا «رُزینوید(Rosinweed)» میخوانند. نام علمی آن «سیلفیوم لاکینیاتوم» (Silphium laciniatum) است، و مسافران اولیهی این سرزمین از این گیاه برای جهتیابی استفاده میکردهاند.
اکالیپتوس استرالیایی هم گیاهی جهتیاب است. این گیاه که در سرزمینهای گرم و خشک میروید، برگهایش رو به شمال یا جنوب است.
همچنین درختی به نام «نخل رهنوردان([ یا Traveler’s Palm])» وجود دارد که محور شاخههایش شرقی-غربی اند.
همانطور که گفته شد، این که کدام طرف شرق است و کدام طرف غرب، یا کدام یک از طرفین شمال یا جنوب است را میتوان با توجه به سمت خورشید و ماه در آسمان یا روشهای دیگر یافت -ماه و خورشید تقریباً در سمت جنوبی آسمان قرار دارند.
5- جهتیابی به کمک باد غالب: بادها را از جهتی که میوزند، نامگذاری میکنند مانند باد شمالی از شمال. هر منطقهای باد غالب و برجستهای دارد که در فصل خاص یا گاهی در تمام فصول حکمفرماست. باد غالب، باد خاصی است که وزش آن طولانیتر بوده و در جهت خاصی میوزد. با دانستن جهت بادهای غالب میتوانید چهار جهت اصلی را تشخیص دهید.
معمولاً نام باد را از جهتی که وزیدهاست، نامگذاری میکنند. مثلاً باد شمال یعنی بادی که از شمال به سمت جنوب میوزد.
برای جهتیابی به کمک باد غالب، 1) ابتدا باید جهت باد غالب منطقه را دانست. 2) سپس باید در جایی که هستیم جهت باد غالب را تشخیص دهیم. برای نمونه، اگر بدانیم که در منطقهی ما باد غالب از شرق میوزد، و ضمناً جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم، طرف منشأ باد شرق خواهد بود؛ که با دانستن شرق، دیگر جهتهای اصلی هم به سادگی یافته میشوند.
نکتهی اول: اگر جهت باد غالب منطقهتان را نمیدانید، اطلاعات زیر ممکن است کمککار باشد:
در نواحی معتدل، باد غالب از غرب میوزد. (در هر دو نیم کره شمالی و جنوبی)
در نواحی گرمسیری، باد غالب بین مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان دارد.
در نواحی استوایی، باد غالب معمولاً از سمت شرق میوزد.
نکتهی دوم: جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم:
در هر منطقهای باد غالب ویژگیهای خاص خود را دارد؛ مثل درجه حرارت، رطوبت و سرعت که در فصول مختلف تغییر میکند.
باد غالب بر رشد درختان و گیاهان، جهت جمع شدن برفهای باد آورنده و در جهت علفهای بلند تأثیرگذار است. در واقع باد غالب بیشترین تأثیر را بر روی جهت پوشش گیاهی، برف، ماسه یا دیگر اشیای روی سطح زمین دارد.
الف)درختان:
جهت خم شدن اغلب درختان منطقه نشان دهنده جهت وزش باد غالب منطقه است. برای نمونه اگر درختان به طرف شمال منحرف و متمایل شدهاند، باد غالب محتملا از سمت جنوب وزیدهاست.
اثر دیگری که باد غالب بر درختان دارد این است که: در جهتی که از وزش باد در امان است، شاخ و برگ بیشتری رشد کردهاست.
در واقع باد ممکن است با صدمه زدن یا خشک کردن شاخه های جوان، رشد درخت را کند یا متوقف کند. معمولاً وزش باد، باعث کند شدن رشد درختان میشود؛ برعکسِ خورشید، که رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
در زمستان باد غالب معمولاً با برف و تگرگ همراه است، که باعث شکستن شاخههای جوان میشود.
درختی که برای تعیین جهت استفاده میشود، باید در محلی باز و وسیع باشد. نباید در پناه تپه، درختان دیگر یا ساختمانها باشد. چند تا از درختان نزدیک به هم را مورد آزمایش قرار دهید. مطمئن شوید که درختان هرس نشده باشند.
از آنجا که درختان تحت تأثیر عوامل زیادی هستند، و باید یافتههای خود را با مشاهدهی درختان متعددی در همسایگی یکدیگر تأیید کنید.
ب)ماسه و برف:
امواج ماسه در بیابانها، و امواج پستی-بلندیهای برف در مناطق قطبی جهت باد را نشان میدهند. البته گاه به خاطر آنکه این موجها خیلی کوچکاند و از چند سانتیمتر تجاوز نمیکنند، برای یافتن باد غالب نمیتوانند کمککار باشند، زیرا میتوانند با هر باد تند موضعی به سرعت تشکیل شوند.
در بیابانها انواع مختلف تلماسهها وجود دارند، که شکل آنها جهت باد غالب را نمایان میسازد؛ همچنین در مورد تلیخهای قطب: در مناطقی که به شدت پوشیده از برفاند، باد غالب تودههای برف را میراند و آنها را تبدیل به تلهای برآمدهای میسازد. این تلها از چند سانتیمتر تا یک متر ارتفاع دارند، و موازی باد غالب تشکیل میشوند. در واقع برف از لحاظ فیزیکی شبیه ماسه عمل میکند.
ج) نسیم: برخی مناطق الگوی حرکت جریان هوایشان نوسان بیشتری نسبت به جاهای دیگر دارد. مثلا مردم کنار ساحل یا نسیم دریا مأنوساند. معمولا بعدازظهرها نسیم مداومی از طرف دریا میوزد. در شب هم معمولا جهت نسیم برعکس میشود و از خشکی به سمت دریا میوزد. نسیم مشابهی در درهها و کوهها میوزد: در روز نسیمی از دره به سمت بالای کوه وزیدن میگیرد؛ و در شب برعکس، نسیم از بالا به سمت دره میوزد. اگر -مثلاً به کمک نقشه- بدانیم که دریا یا کوه (یا ساحل یا دره) در کدام جهتمان است، میتوانیم جهتهای اصلی را بیابیم.
د) هوای گرم و سرد: در نیمکرهی شمالی زمین هوایی که از شمال میآید معمولاً سردتر از هوایی است که از جنوب میآید(بادهای شمالی از بادهای جنوبی سردتر است).
هـ) سایر موارد:
اگر گمان میکنید که بادی که در لحظه میوزد باد غالب منطقه است، میتوانید به درختان در مسیر باد نگاه کنید. با نگاه به نوک درختان میتوانید جهت باد را بفهمید.
میتوانید به تغییر جهت ابرها دقت کنید؛ بهویژه ابرهای بلندی که توسط بادهای غالب آورده میشوند.
در روی دریا و اقیانوسها بادهای غالب دارای ویژگیها و ابرهای خاص خود هستند.
6- جهتیابی به کمک رودخانهها: بسیاری از رودها و نهرها در نیمکرهی شمالی زمین رو به جنوب سرازیرند، یعنی رو به استوا. این روند عمومی رودهاست، ولی همیشه درست نیست. مثلا رود نیل -که تماماً در نیمکرهی شمالی است- به سوی شمال جریان دارد و به مدیترانه میریزد.
7- جهتیابی به کمک حیوانات و حشرات:
مورچهها خاکِ لانهی خود را به سمت جنوب یا شرق میریزند. مورچهها چنین میکنند تا در هنگام روز خاکریزشان به عنوان سایهبانی برایشان عمل کند، تا راحتتر کار خود را انجام دهند.
مورچهها خانههای خود(مورتپهها) را بر روی شیبهای جنوب شرقی میسازند؛ زیرا خورشید در پاییز و زمستان بیشتر به این قسمتها میتابد. آنها مورتپههای خود را نزدیک درختان و صخرههای جنوبی و جنوب شرقی بنا میکنند.
اگر شما در کنار برکه یا دریاچهای باشید که پرندگان، ماهیان یا دوزیستان در حال تولیدمثل هستند، در نظر داشته باشید که آنها معمولاً ترجیح میدهند در سمت غربی زاد و ولد (تولیدمثل و پرورش) نمایند.
دارکوب(شانهبهسر) معمولا حفرههایش را در سمت شرقی درخت حفر میکند.
سنجابها هم معمولاً در سوراخهای سمت شرقیِ درختان خانه و لانه میگزینند.
8- جهتیابی به کمک خانههای شهری: امروزه معمولاً خانهها را به موازات شمال -جنوب یا شرق-غرب میسازند؛ یعنی نسبت به جهتهای اصلی مورب نمیسازند. این میتواند در تنظیم صحیح جهتها و تصحیح روشهای تقریبی بالا کمککار باشد. باید توجه کرد که در بسیاری موارد این اصل رعایت نشده است.
روش دقیق آن چنین است: به سایتهایی مانند گوگل اِرس(Google Earth) یا کتاب اول(برای تهرانیها) بروید و خانه یا خیابان خود را بیابید. در این سایتها جهتهای جغرافیایی مشخص شده است(معمولاً شمال سمت بالاست). اگر خانه یا خیابانتان دقیقاً مطابق جهتهای جغرافیایی (موازی با لبهی صفحه) باشد، میتوانید به راحتی 4 جهت اصلی را بیابید، که در جهت دیوارهای خانهاند (با این فرض که خانه مستطیلی است). اگر خانه یا خیابانتان نسبت به جهتهای جغرافیایی زاویه دارد، میتوانید تنظیم مقتضی را انجام دهید.
همچنین میتوانید به نقشههای [چاپی] شهرتان نگاه کنید و ببینید که آیا خیابانتان جهت شمالی-جنوبی یا شرقی-غربی دارد، یا نسبت به جهتهای جغرافیایی انحراف دارد.
جهت یابی با استفاده از درختان
خم بودن تنه ی درختان جنگل به یک جهت جنوب را به ما نشان می دهد (سمت کوژ جنوب را نشان میدهد )این روش بسیار تقریبی است و به هیچ عنوان جنبه عمومی ندارد.
خزه زدن و یا پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل جهت شمال را به ما نشان می دهد (سمت خزه زده شمال است .این روش بسیار تقریبی است و به هیچ عنوان جنبه عمومی ندارد)
اگر جایی باشیم که کنده ی درخت بریده شده وجود داشته باشد می توان بکمک حلقه های سنی درخت جهت یابی کرد؛ بطوریکه آن سمت از درخت که حلقه های سنی آن تداخل بیشتری با هم دارند شمال را نشان می دهد .
اگر مقطع درخت بريدهشدهاى را نگاه کنيد، تعدادى دواير هم مرکز را مشاهده خواهيد کرد. که هر يک از آنها نشان يکسال عمر درخت ميباشد. درختى که بطور دائم آفتاب به تنهاش بتابد، دايرههاى نشاندهنده عمر آن درخت در يک سمت به هم نزديکتر شده و در سمت ديگر از هم دور خواهند بود. سمتى که دوايرش از هم دورتر هستند، سمت جنوب است (بعلت تابش زياد آفتاب و رشد بيشتر آن) و سمتى که دوايرش بهم نزديکترند، سمت شمال ميباشد. لازم به يادآورى است که در نيمکره جنوبى سمتها عکس اين وضعيت خواهد بود.
در هوای برفی آن طرف از اجسام که برف بیشتری در آن سمت جمع شده است شمال را نشان میدهد لازم به توضیح است که جمع شدن برف بیشتر در یک نقطه می تواند در اثر توپوگرافی زمین باشد لذا این روش روش چندان مناسبی در جهت یابی نیست.
جهت يابي توسط بوها
تشخيص بوها راهي براي جهت يابي است
مردم پلي نزي همواره در قايق هايشان با خود خوک ميبرند. زيرا خوکها نسبت به بوها بسيار حساس بوده و نزديک سرزمينهاي بودار تغيير رفتار ميدهند.
بوي سينه دريا ما را به سمت خشکي هدايت ميکند.
بوهاي تازه را روي دريا بهتر از خشکي ميتوان تشخيص داد زيرا که بوي نمک بر روي دريا مداومتر است.
در صحرا هر بويي بيانگر حضور انسان است بهترين زمان صبح زود و عصرها ميباشد وقتي که جهت باد را ميتوان تشخيص داد.
بوها نزديک به سطح زمين قوي تر هستند اگر شيء ساطع بو روي زمين باشد.
جهت یابی به کمک لانه مورچه ها
اگر قطبنما همراه نداشته باشيد و هوا هم ابري باشد مورچهها ميتوانند جهتها را به شما نشان دهند.
مورچهها خاك لانه خود را به سمت شرق ميريزند تا هنگام روز به عنوان سايهباني برايشان عمل كند. مورچهها خاك را از لانه بيرون ميريزند تا ذخيرهگاه خود را وسيعتر كنند و آن را سمت شرق ميريزند تا هنگام روز راحتتر كار خود را انجام دهند. بديهي است با شناختن شرق جهات ديگر را نيز به راحتي تشخيص ميدهيد.
جهت یابی به کمک ساعت مچی
ساعت شما به كمك خورشيد ميتواند مانند يك قطبنماي ساده برايتان عمل كند.
در ساعتهاي عقربهدار دو عامل «ساعت 12» و «عقربه ساعت شمار» ميتوانند در جهتيابي به شما كمك كنند.
اگر عقربه ساعت شمار را طوري بگيريد كه سايه آن منطبق بر خودش باشد، (يعني درست به سمت خورشيد باشد) نيمساز زاويهاي كه عقربه ساعت شمار با ساعت 12 ميسازد جنوب را به شما نشان ميدهد. (اين در صورتي است كه در نيمكره شمالي باشيد.) در اين صورت پشت سر شما شمال، دست چپ شما شرق و دست راست شما غرب است.
به اين ترتيب جهت تقريبي قبله را هم تشخيص دادهايد. اگر كمتر از 10 درجه به غرب منحرف شويد جهت قبله را هم تشخيص دادهايد.
جهت يابي با ساعت
محدوده شمالي بين N 5/23-N 5/66
پيدا کردن شمال با استفاده از ساعت :
* عقربه ساعت شما را به سمت خورشيد بگيريد.
* نصف فاصله بين عقربه ساعت شمار و ساعت 12 ظهر، جنوب است و نقطه مقابل آن شمال است.
* (اگر ساعت به روي رقم ديگرست ساعت 13 را به جاي 12 انتخاب کنيد.)
محدوده جنوبي بين N 5/23-N 5/66
* عدد 12 را رو به خورشيد بگيريد.
* نصف فاصله بين ساعت 12 و عقربه ساعت شمار، شمال است.
جهت یابی به کمک سایه
چوبی را به طور عمودی در زمین فرو کنید و انتهای سایه چوب را علامت گذاری کنید. پس از چند دقیقه راس سایه دوم را نیز نشانه گذاری کنید. اگر از نقطه اول به نقطه دوم خطی بکشید و امتداد دهید به سمت شرق میرود. رو به خورشید جنوب است.
جهت یابی به کمک تنه درختان
استفاده از گوشها براي تعيين جهت
بوميان گرينلند از صداي نر پرنده اي به نام درسه برفي (snow-hunting) به عنوان راهنما در مه استفاده ميکنند. هر پرنده نر صداي به خصوصي دارد که اسکيموها اين صداها را از بالاي آبدره ها به راحتي ميشنوند. در مه از صدا را دنبال کرده و به راحتي به خانه ميرسند.
* هنگام راه رفتن سر خود را به دنبال اين صدا به جهات مختلف بچرخانيد به محيط اطراف گوش کنيد: صداي نهر، رودخانه، ترافيک بزرگراه، باد ته دره ها يا امواج.
* هنگام مه يا در شيب، در منطقه اي کوهستاني يا تپه اي، صداي فرياد يا صوت منعکس ميشود. 5 ثانيه طول ميکشد که صدا مسافت يک مايل (KM 6/1) را طي کند. از اين طريق موقعيت تقريبي خود را ميتوانيد با گوش دادن به صداها تخمين بزنيد. از اين روش در کشتيها هنگام مه استفاده شود. آنها از صداي زنگ، شليک تفنگ، آژير خطر، يا فرياد زدن استفاده ميکنند. هر ثانيه که از توليد تا بازگشت صدا بگذرد يعني صدا مسافتي حدود 560 فوت (170 متر) را از منبع صدا طي کرده است.
* قايقرانان نيز ميتوانند به صداي پرنده هاي دريايي يا امواج گوش کنند. وقتي صداي شکسته شدن امواج شنيده ميشود يعني به کناره ها يا خليج نزديک هستند.
جهت يابي بوسیله ابرها
ابرها بعضي از عناصر خاص روي سطح زمين را منعکس ميکند.
روي زمين نزديک به آبهاي پوشيده از يخ ابرها تصوير آب آزاد را منعکس ميکند زيرا در اين جا آب تيره نسبت به مناطق يخ زده نور کمتري را منعکس ميکنند.
اين بازتاب به شکل نقطه اي سياه بر روي سطح زيرين ابر ميباشد. اين نقطه سياه درواقع اندازه آب موجود را نشان نميدهد چون منطقه اي کوچک ميتواند بازتابي وسيع بر روي ابر از خود داشته باشد. اين اتفاق در مناطق قطب شمال رخ ميدهد که بخار موجود در هوا بر روي عمل انعکاس تأثير گذاشته و نقطه سياه روي ابر را بزرگتر ميکند به اين پديده «آب آسماني» ميگويند.
جريان درحال حرکت يخ و يا کوه يخ را از طريق درخشش آنها در هواي ابري تشخيص داد. يک تکه کوچک يخ گاهي منطقه بزرگي از «يخ هاي چشمک زن» را خلق ميکند.
روي زمين، ابرها آلودگي اندک شهرها را نشان ميدهند شهرهايي که زير خط افق هستند از فاصله 48 تا 80 کيلومتر ديده ميشوند.
در کشورهاي قطبي يا کشورهايي با کوههاي برفي شکل کلي زمين در آسمان ابري منعکس ميشود. ازطريق آن ميتوان زمينهاي برفي، آبهاي آزاد مناطق صخره اي، يخهاي تازه (رنگ سبز- آبي) و تکه زمينهاي گياهي که «برف صورتي» ناميده ميشوند يعني به رنگ متمايل به صورتي بازتاب داده ميشوند را تشخيص داد.
در مناطق پوشيده از گياه، تکه هاي يخي و زمينهاي برفي که رنگ آبي پولادي روي سطح زيرين ابرها بازتاب داده ميشوند.
در صحراهاي بدون ابر، «درخشش صحرا» وجود دارد، درخششي که ناشي از انعکاس گرماست.
به خاطر قدرت انعکاس ضعيف تر در مناطق پوشيده از گياه، آباديهاي کويري ايجاد درخشش در صحرا ميکنند.
در صحرا فاصله شتربان از زمين تقريب 3 متر است و آباديها معمولاً با تپه هايي تا ارتفاع 305 متر محصور شده اند. شتربان گرد و غبار ايجاد شده توسط گرماي خورشيد را بر روي درختان آبادي از دور ميبينيد.
جهت يابي بوسیله اشکال و جهت برف و یخ
مناطق قطبي و مناطق صحراي گرم شني به هم شبيه هستند.
تپه هاي برقي شبيه تپه هاي شني است. با اين تفاوت که تپه هاي برفي کمي کوچکتر و بيثباتترند.
تپه هاي معمولي برفي بسيار شبيه اند به تپه هاي شني که موازي باد غالب هستند.
Sastrugi بين چند اينچ تا 3 فوت ارتفاع دارد و هميشه نزديک به هم هستند. اينها براي جهتيابي در روزهاي ابري کاربرد دارند. در نزديکي قطب شمال جايي که قطب نما کار نميکند بسيار مفيد هستند. برف تازه را سوراخ کنيد تا جهت sastrugi را بفهميد.
سطح برف و يخ را بادهاي غالب پاک ميکنند.
فرسايش ناشي از يخ زدگي در شيبهاي جنوبي بيشتر است زيرا در شب سردتر و در روز گرمتر است.
وقتي که باد قوي گرم قدرت ذوب کردن سريعتر برفها را نسبت به خورشيد دارد. جهت باد خيلي مهم است. اما ممکن است در تعيين جهت دچار اشتباه شويم.
در دامنه هاي جنوبي، گرماي خورشيد، سايه هاي ذوب شده برجاي ميگذارد. سايه هاي ذوب شده درختان و سنگها بر روي برف انباشته ميشود. اين پديده بخصوص در بهار ديده ميشود.
جهت باد بسيار مهم است. زيرا يک باد گرم و شديد برفها را زودتر از خورشي دآب ميکند، که اين پديده ميتواند شما را در جهت يابي گيج کند.
يخ زدگي دريا و جهت يابي
تکه هاي کوچک يخ صاف، مسافت احتمالي شما را از ساحل نشان ميدهد. اگر تکه هاي يخ مانند پازل نزديک هم هستند، نشان ميدهد که شما از خشکي خيلي دور نيستيد. اگر لبه هاي تکه هاي يخ تيز و برنده است، بيانگر نزديکي به ساحل ميباشد اما اگر قطعات يخ گرد و از هم دور هستند، نشان اين است که از ساحل دوريد.
جهت يابي توسط يخچالها
يخچالها با سنگها يا مانعي بزرگ، ميز يخچالي را تشکيل ميدهند. صخره هاي بزرگ از آب شدن يخ زيرشان ممانعت ميکند. بنابراين سنگ همچنان روي سطح يخ باقي ميماند. سنگها يا موانع تدريجاً به عنوان محور قرار ميگيرند. پايه ها نشان دهنده جنوب هستند به دليل تابش خورشيد بيشترين مقدار ذوب را دارد و به سمت جنوب خم شده و حالت ميگيرد. بعد از مدتي اين پايهها آب ميشود و خورشيد اين فرآيند را همچنان انجام ميدهد.
تأثيرات خورشيد و باد
فرسايش يخ در شيبهاي جنوبي به خاطر سرماي بيشتر در شب و گرماي بيشتر در روز چشمگيرتر است.
در نيمه گرمتر سال فرسايش در شيبهاي شمالي تپه ها نامحسوس تر است.
در شيب هاي جنوبي گرماي خورشيد بر روي توده هاي برفي، درختان، بوته ها و سنگها سايههاي جذاب مي سازد.
توجه کنيد که جهت باد بسيار مهم است زيرا يک باد گرم و قوي برف را سريعتر از خورشيد ذوب ميکند.
نظرات شما عزیزان:
جهت يابي از روي باد
بادها را ا
دسته بندی : <-PostCategory->
تاريخ: سه شنبه 21 خرداد 1392برچسب:روشهای جهت یابی,جهت یابی در شب,جهت یابی در روز,, - 16:13 |
نويسنده: منصور آرتا
آخرين مطالب |
» روش های مختلف ساخت سرپناه ( 1392/3/21 )
» آلبوم ویدئویی بقا در شرایط سخت ( 1392/3/21 )
» ادامه روش های جهت یابی2 ( 1392/3/21 )
» ادامه روش های جهت یابی ( 1392/3/21 )
» دانلود فایل Word جهت یابی در روز و شب ( 1392/3/21 )
» مقاله پیرامون فناوری GPS ( 1392/3/20 )
» طرز کار قطب نما ( 1392/3/19 )
» معرفی قطب نما ( 1392/3/19 )
» مقررات مسابقات جهت یابی ( 1398/3/19 )
» روشهای جهت یابی در شرایط مختلف ( 1392/3/19 )
» تاریخچه ورزش هدفمند جهت یابی ( 1392/3/19 )